وعشق... یادگاری که در این گنبد دوّار بماند
من تو رو فقط 15 تا دوست دارم 7 تا به اندازه 7 آسمون 7 تا به اندازه 7 دريا و يكي به اندازه يك دنيا کاش خداوند هيچ وقت به کلمات غرور و عشق و دروغ فکر نميکرد که تا هيچ وقت هيچ عاشقي به خاطر غرورش به عشقش دروغ بگه. گفتي که امشب اومدم بهت بگم بايد برم من ز بيداد تو هرگز نکنم ناله و درد
نظرات شما عزیزان:
گفتي مي خوام بهت بگم همين روزا مسافرم
بايد برم براي تو فقط يه حرف ساده بود
کاشکي ميديدي قلب من به زير پات افتاده بود
سفر هميشه قصه رفتنه و دلتنگيه
به من نگو جدايي هم قسمتي از زندگيه
هميشه يک نفر ميره آدم و تنها ميزاره
ميره يه دنيا خاطره پشت سرش جا ميزاره
داد از آنکس که چنين چهره زيبا به تو داد
سوختم سوختم از هجر به فريادم رس
پيش از آن روز که از خانه ام آيد فرياد
توبه کردم که دگر دل به کسي نسپارم
اگر از حلقه گيسوي تو گردد آزاد
غافلي در شب هجران تو چون مي سوزم
آنچنان مست که پروانه ز من گيرد ياد